دهکده ی خاطرات امیررضا

آبله مرغان

پنج شنبه 25 بهمن جشن تولد سه سالگی پسر خاله ام امیر علی بود قرار بود عکسهای جشن تولد امیر علی را بزارم که کمی مریض شدم بعد از رفتن به دکتر متوجه شدیم که آبله مرغان گرفته ام مامان و بابا از ترس اینکه سایر بچه ها هم آبله مرغان نگیرند اجازه ندادند به مدرسه بروم فقط امیدوارم از درسهام عقب نیافتم حالا جای جوش مانند ها بد جوری می خارد و بعضی موقع ها تب می کنم نمی دانم چه کار کنم اگر کسی راه حلی می داند خواهش می کنم  کمکم کند ...
27 دی 1393

درباره من

من هدیه خدا به پدر و مادرم هستم .خدا مرا در آخر تابستان 86 یعنی22 شهریور درست اول رمضان به پدر و ماردم هدیه داد تا از تنهایی بیرون بیایند و زندگیشان با وجودمن شیرین تر شود به همین خاطر پر و مادرم همیشه شکر گذار خدا هستند که بچه ای مثل من دارند و من نیز شکر گذار خدا هستم که مرا باعث شادی آنهاقرار داده  و همچنین خدا را شکر می گوییم که پدر و مادری مهربان به من داده است.
17 دی 1393
1